مقدمه:
ادغام الگوهای عکاسی در تصاویر بسیار مهم است. این امر چشم مخاطب را به خود جلب می کند و در نهایت زیبایی شناسی منحصر به فردی را ایجاد می کند.
در این مقاله، در کنار گسترش دانش خود در مورد تعاریف و اصول کلی این موضوع، نحوه ساخت الگوها در عکاسی را یاد خواهیم گرفت.
از رویداد تا عکاسی منظره، استفاده و درک عمیق این الگوها جذابیت بصری را افزایش میدهد و ترکیب بندی شما را در میان عکاسان دیگر ارتقا میدهد.
مختصری در مورد عکاسی الگو
همانطور که در بالا گفته شد الگوهای تکراری در عکاسی یک عنصر جدید و جذاب به تصاویر شما اضافه می کنند.
زمانی که به یک عنصر گرافیکی قوی در تصاویرمان نیاز است، عکاسی الگو به ما کمک می کند، بدون اینکه مستقیماً از سوژه اصلی ما فاصله بگیرد.
در زیر الگوهای مختلف را شناسایی می کنیم، آنها را ایجاد می کنیم و نکات کلی را در مورد نحوه ادغام این الگوهای عکس در عکس های روزمره ارائه می دهیم.
انواع الگوها در عکاسی
عکاسی الگو دیدگاه متفاوتی را در اختیار مخاطبان ما قرار می دهد و به طور کلی به ترکیب بندی تصویر خیره کننده می افزاید.
عکاسی الگو به سادگی به تکرار اشکال و اشیاء مشابه درون عکس اشاره دارد. تصویر کلی بافت، رنگ منحصر به فرد و یا زوایای مختلف را نشان می دهد.
الگوهای نامنظم در عکاسی یک امتیاز هستند، زیرا معمولاً از طریق ماهیت جذاب و تکراری خود توجه بیشتری را به خود جلب می کنند. در نتیجه، بیننده شروع به رمزگشایی از چیزی می کند که ممکن است به آن نگاه کند و توجه خود را برای مدت طولانی تری حفظ کند.
ممکن است کسی استدلال کند که الگوها یک عنصر منحرف کننده به کادر اضافه می کنند. اما آشنایی و تشابه از طریق شناخت اشکال باعث تحریک ذهنی مخاطب و جذب یکی از حواس پنج گانه او می شود.
حواس مورد توجه امروزه بینایی، شنوایی، لامسه و بویایی هستند. پنجمین مورد، اگرچه مرتبط است، اما در عمل با عکاسی الگوی رایج نیست.
چگونه حس شباهت را در بین مخاطبان خود تحریک کنیم (یا حتی درک کنیم)؟ چرا ما حتی به کنترل حواس آنها اهمیت می دهیم؟
همه چیز به این مفهوم آشنایی خلاصه می شود. قرار دادن اشکال و الگوهایی که بیننده تشخیص میدهد میتواند به عکسی که از قبل موجود است، ادراک کند.
الگوهای هندسی، الگوهای آشکار و الگوهای ارگانیک همگی نمونههای اصلی استفاده صحیح از این تکنیک هستند. ما در زیر به این مفاهیم عمیق تر خواهیم پرداخت.
یکی از بسیاری از شگفتی های عکاسی، توانایی انحراف مخاطبان به یک تصویر است.
هدف نهایی این است که بینندگان خود را به طور کامل در صحنه غوطه ور کنیم و امکان تفسیر عمیق و ارتباط بین فردی با عکس را فراهم کنیم.
زمانی که خودمان را در تصویر تصور می کنیم، همدلی و جذابیت تحریک می شود.
الگوهای هندسی
من این تصویر را در نمایشگاه مذهبی و رنسانس موزه هنر دنور در اواخر سال 2019 گرفتم. موقعیت دوربین من و توجه به اشکال هندسی تکراری واقعاً تصویر را هدایت کرد.
استرس زیادی روی تکرار شکل و رنگ وجود دارد. توجه کنید که چگونه نیم استوانه های طلایی و مستطیل های قاب شده به تصویر اضافه می شوند، در کنار خطوط اصلی آنها که چشم را به صورت افقی هدایت می کند.
نحوه عکاسی از الگوهای هندسی
با قرار دادن خودم تا حد امکان به دیوار، از یک لنز ماکرو برای گرفتن این تصویر استفاده کردم. من در طول نمایشگاه حرکت کردم تا بهترین زاویه را تعیین کنم و عکس های هنرمندانه و تاب خورده را با عکس های فرونتال عمومی مقایسه کردم.
لنز ماکرو، همانطور که اشاره شد، درک عمق و تشخیص الگو را افزایش می دهد. این در توانایی خود برای دریافت جزئیات دقیق، از نزدیک و شخصی از سوژه منحصر به فرد است.
لنزهای ماکرو بسیار متداول هستند و قیمت آنها بسیار بالاست. به طور کلی، دامنه نوسان قیمت به دلیل برند و مدل ترجیحی عکاس است. این امکان دسترسی به عکاسان متوسط و مبتدی را فراهم می کند تا به تجهیزات دسترسی داشته باشند و به اکثر بودجه ها پایبند باشند.
در یادگیری الگوهای عکاسی هندسی، توجه به این نکته مهم است که تنظیم آثار هنری ما در بالا به راحتی قابل شناسایی است.
تصویر طرحدار هندسی بالای گالری موزه ما، بدون توجه به فقدان متن نوشته شده، بلافاصله بیننده را به سرنخهای زمینهای مانند مکان سوق میدهد.
همانطور که گفتیم، آشنایی یک عنصر اساسی در پردازش و درک تصویر است.
بدون بیان اینکه اولین تصویر یک موزه است، بینندگان ما از حس بینایی خود برای کنار هم قرار دادن محیط در عرض چند میلی ثانیه استفاده خواهند کرد.
این یک صحنه و شکل آشنا است، زیرا می توانیم فرض کنیم بینندگان ما در طول عمر خود یک گالری را دیده اند. الگوها زمان پردازش سریع تری را فراهم می کنند.
ادغام و مقدار اشکال هندسی یکسان برای چشم دلپذیر است.
تقارن یکسان تصویر را شلوغ نمیکند یا به نظر میرسد که ترسناک نیست. اگر به دنبال ظاهری ساختارمند و در عین حال فریبنده هستید، این تکنیک برای شما مناسب است.
الگوهای نامنظم
یک گروه موسیقی مستقر در نیویورک به نام Magic Finger به من اجازه داد تا در تمرین جمعه آنها با هم تگ کنم تا تعدادی عکس تبلیغاتی دریافت کنم.
من میتوانستم یک عکس صریح از درامر بگیرم که با مجموعهاش لبخند میزند، اگرچه یک تصویر نزدیک و الگوی آگاهانه، حسی هنرمندانه و منحصربهفرد ایجاد میکند که گروه را از رقابتش متمایز میکند.
تلو تلو خوردن سنج و طبل یکی از حواس پنج گانه را تحریک می کند: شنوایی.
بدیهی است که ما نمیتوانیم صدا را از طریق یک تصویر ثابت منتقل کنیم، به همین دلیل است که چرا عکاسی طرحدار برای حواس و افزودن عمق بسیار مهم است.
از نظر بصری، تاری حرکت خفیف دستها و چوبهای طبل نوازنده صدایی واضح ایجاد میکند، در حالی که تصویر به وضوح نشان میدهند که ساز چیست.
عکس بالا دارای خطوط پیشرو نیست که مانند اشکال هندسی چشم را هدایت می کند، در عوض دارای استوانه های تکراری است که امکان شناسایی سریعتر را فراهم می کند.
نحوه عکاسی از الگوهای نامنظم
برای دستیابی به این ظاهر، یک لنز ماکرو (همانطور که از طریق سنج بسیار دقیق و در عین حال خارج از فوکوس در قسمت جلویی این تصویر مثال میزند) مستقیماً در بالای دستگاه با زاویه رو به پایین قرار میگیرد.
این انتخاب پس از شناسایی برجسته ترین شکل انجام شد: دایره ها. از آنجا، فرآیند با گنجاندن تعداد زیادی از افراد بدون منحرف شدن از موضوع اصلی آغاز شد.
بیان درامر مرتبط نیست، زیرا ما صرفاً روی صدای طرح دار تمرکز می کنیم.
هنگام عکسبرداری از رویدادها یا تصاویر تبلیغاتی در عکاسی - عمدتاً برای گروههای موسیقی - این جزئیات دقیق تجهیزات آنها باعث میشود که عکسهای شما برجسته شود.
همانطور که می توان استنباط کرد، این فرآیند شناسایی الگوها به شدت به موقعیت بدن و تشخیص صحنه وابسته است.
برای دستیابی به این تکنیک، از چندین زوایای عکاسی خود در مدت زمان کمی استفاده کنید. اشکالی ندارد که بسیاری از آنها را تا زمانی که درست به نظر نرسند دور بیندازید، کاملا تمرین کنید.
الگوهای طبیعی
من این الگوی ارگانیک را در یک شب سرد کلرادو در زمستان 2020 ثبت کردم. در حالی که با یکی از دوستان به خانه راه می رفتیم، متوجه شدیم که اسیر آرامش برف شده ایم. گرد و غبار سفید به آرامی و به زیبایی بر روی آخرین تیر چراغ یا صندوق پستی ریخته شد.
خیابان ها به طرز وحشتناکی سرد بود. با این حال، لایه های برف درست از نیمه شب گذشته، احساس نرمی و راحتی کودکانه را برانگیخت. برف دست نخورده باقی ماند و جهان آرام شد - این لحظه تعیین کننده بیرون کشیدن دوربین بود.
به جای گرفتن عکس منظره از برف، در عوض صحنه طبیعی را با الگوها و بافتهای بینقص قطع کردیم.
این نمونه بارز توسل به یکی از حواس پنج گانه ای است که در مورد آن صحبت کردیم: لامسه.
به عنوان یک بیننده، تناژ و آب و هوا تقریباً به اندازه کافی واضح است که بتوان آن را لمس کرد.
الگوی طبیعی خود را در دانه های برف نشان می دهد، در کنار اضافه کردن یک الگوی آشکار از آثار دست. اثر دست یک عمل طبیعی و بیپرده را نشان میدهد. برف به طور خاص یک الگوی طبیعی است که در کنار وجود آن در طبیعت، بدون هیچ گونه تنظیم قبلی وجود دارد.
تصویر کاملا طبیعی و به خوبی قابل تشخیص است. بیننده مجبور نیست خیابان های پوشیده از برف را ببیند تا سرنخ های زمینه ای ضروری مانند آب و هوا را شناسایی کند.
ما الگوهای متعدد و شلوغ پراکنده در سراسر این تصویر را آنطور که انتظار می رود نمی بینیم.
مخاطب تقریباً می تواند احساس سرما را در نوک انگشتان خود احساس کند. انتقال آنها به ماه های زمستان امکان تفسیر و شخصی سازی را فراهم می کند. چنین چیزی باعث ایجاد حس آشنایی عمیق می شود.
نحوه عکاسی از الگوهای طبیعی
همانطور که آموختیم، الگوهای عکاسی طبیعی را می توان به راحتی در طبیعت یافت. برای انجام این تکنیک به جنگل های مه آلود یا شهرهای بزرگ پر جنب و جوش نیاز ندارید. چند قدمی بیرون این کار را انجام می دهد. به چیزی که حواس شما را جلب می کند توجه کنید و بلافاصله آن را بگیرید.
تصویر خود را فورا مشاهده کنید. الگوها را بشمارید و سعی کنید شباهت های درون تصویر را تشخیص دهید. اگر هیچ موردی پیدا نشد، تنظیمات خود را به دقت کنترل کنید و دوباره امتحان کنید.
در نهایت، پس از تمرین سخت، شناسایی و ایجاد این الگوها آسان تر خواهد بود.
اگر روی یک صفحه غیر ال سی دی هستید که گالری های دیجیتال مانند فیلم 35 میلی متری در دسترس نیست، دوباره به صحنه نگاه کنید و رول را با انبوهی از صحنه های مختلف پر کنید.
الگوهای انتزاعی
هنگام تسلط بر الگوها در عکاسی، روش انتزاعی ضروری است. این نه تنها هنرمند را در یک مفهوم خلاق برآورده می کند، بلکه همچنان نیاز به ساختار و جذابیت را تسکین می دهد.
الگوهای انتزاعی به هیچ وجه نیازی به کامل بودن ندارند. این جذابیت آنهاست. آنها مدرن ترین گزینه هستند.
این روش بر اساس آشفتگی و هنر است، نه عناصر هندسی صیقلی و کاملاً قرار گرفته.
تصویر بالا که روی فیلم گرفته شده است، پیش زمینه را از طریق خطوط پیشرو و یک دیافراگم تار منحصر به فرد قاب می کند.
با وجود تاری تدریجی، رنگ و بافت یکنواختی وجود دارد و بینندگان ما را به بوییدن گل میخک و احساس هوای شبانه ترغیب می کند.
علیرغم تفاوت در شکل، این عکس عمداً بی نظمی آنها را برجسته می کند و در آغوش می گیرد.
نحوه عکاسی از الگوهای انتزاعی
برای دستیابی به این تکنیک طرحدار انتزاعی، من شخصاً اواخر شب از یک فلاش خارجی برای اطمینان از جزئیات و یک طرح رنگ هنری استفاده کردم. این باعث ایجاد ظاهری معاصر و هیجانی شد.
بدن من صاف روی زمین قرار گرفت تا سوژه اصلی ما، گل جلویی که به سمت عقب آبشاری میکند، برجسته شود.
وقتی خودتان عکاسی با الگوی انتزاعی را تمرین می کنید، دنبال دنباله های غیرمعمول و در عین حال غیرقابل انکار جالب اطراف خود باشید.
برای مثالی روزمره، این می تواند به هم ریختن انبوهی از لباس ها برای ایجاد اشکال تکراری یا حتی آنچه در بالا به عنوان یک عکس ماکرو ساده از یک سطح می بینیم باشد.
سوژه در تصویر تیرهتر گل بالا مستقیماً با یک سوم پایین کادر من همسو میشود. این تضمین می کند که تمرکز اصلی همچنان در رنگ آمیزی و خطوط پیشرو ثابت است. هنگام ایجاد این تکنیک، خطوط پیشرو کاملاً به کنترل هرج و مرج کمک می کند.
یادآوری مجدد این نکته ضروری است که بافت فروشنده اصلی تصویر ما است، زیرا هر گل به وضوح منحصر به فرد است. با وجود تفاوت ها، الگوهای زیر هنوز از نظر زیبایی شناسی دلپذیر هستند و به راحتی قابل شناسایی هستند.
افکار بسته
در این مقاله، ما نه تنها بر اهمیت الگوها در عکاسی تاکید کردهایم، بلکه راههای متعددی را برای دستیابی به آنها نشان دادهایم.
همانطور که عناصر گرافیکی قوی تکرار می شوند، الگوهای رایج عکاسی با گذشت زمان آسان تر می شوند و مطمئن شوید که چشم بیننده را هدایت می کند.
همانطور که نمونه های خودتان از عکاسی الگو ساخته می شود، الگوهای معمولی شما پیشرفت خواهند کرد.