اگر بخواهم از یک کلمه برای توصیف استراتژی خود استفاده کنم یک دستمال کوکتل را با کل کمپین بازاریابی ما ببینید لیستی از مشکلات ناشناخته خاصی که با آن مواجه خواهیم شد او در نهایت زمان برای توسعه یک برنامه بازاریابی داشت ما اصلا تغییر نمی کنیم و اتفاقی جادویی می افتد؟ افراد تجاری در مقابل گروهی از همکاران ارائه ارائه می کنند ارائه طرح کسب و کار در سمینار با اشاره به نمودار تصویر وکتور تخت من کسی هستم که از فیل در اتاق یاد می کند صادقانه بگویم نمی دانم چرا این جلسه را تشکیل دادم به نام قطعنامه و فروش در 1 ژانویه آخرین نظر من برای دعوت به بازخورد ظاهر شد نمایش همه
اشکالی ندارد من هم نمی دانم معنی نمودار چیست آرام باش من اول قسمت منفی ارزشیابی را انجام می دهم استراتژی بازاریابی شرکت پیچیده کارتون زن تجارت او کلاه تفکر خود را آورد ما بهتر با هم ارتباط برقرار می کنیم هنوز از جنگل خارج نشده ایم تصمیمات پس از یک فرآیند پیچیده فکری چتر نجات را وارد کنید و یک ممیزی سریع بدون سر و صدا انجام دهید یک نفر هم در محل کار من به هم ریخته است خوب نوبت شماست که کمی رهبری نشان دهید او روی همه چیز یک چرخش مثبت ایجاد می کند نمایش همه