مرد سیاه سینه با داشتن یک زنجیره سنگین به یک پس زمینه سیاه شلیک کرد

مرد سیاه سستی بیرون جیغ می زد و زنجیر سنگین بزرگی را دور گردنش نگه می داشت

زن جوان متفکر

زن تنها گریان

دست ها را با زنجیر بسته اند

علامت مرد زنجیر زده جدا شده سیاه و سفید

دستان یک زن مفقود ربوده شده آزار دیده گروگان قربانی زن قربانی که در استرس و درد عاطفی با طناب بسته شده ترسیده محدود شده به دام افتاده است درخواست کمک می کند مبارزه می کند وحشت زده در سلول قفس محبوس شده است

کودک مشکل دار ناراحت با سر در دست که روی راه پله نشسته است برای قلدری استرس افسردگی یا ناامیدی

یک بازرگان غمگین به نظر می رسد در حالی که به یک توپ بزرگ آهن با زنجیره ای به مچ پا خود را زدن مرزها و مشکلات راه پیش رو نداریم بوروکراسی محدود می شود

سرباز زن سیاه پوست

تنهایی و ترسیده