هر کس که دید روی تو بوسید چشم من کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چون پرسم از پناهی پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت از هر جواب خوش تر. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ای بوسه ات شراب و از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی حالم خراب خوش تر. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ستجای گلایه نیست، که این رسم دلبری ست، خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک چو دیوار ایستد در پیش چشمانت نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه عطرت همه جا هست، نگاهت همه جا هست، یک لحظه جدا نیست نفس های تو از من. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه این دایره تنگ میشود تا هیچ. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ما زنده به آنیم که آرام نگیریم؛ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه کاش میمردم و آن چشم ترت را لیلا آن شب سرد که بوسید سرت را لیلا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است. حصار خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه كو محرمی تا حرمت تهایی ام را بشكند شاید حریم سینه ی سودایی ام را بشكند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تو. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه اشکم ولی غزل ها شد برایت گریه کردم قلم در دست میرقصید در این دل چه بلوا شد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه الا یا ایـها الـساقی ادر کـاسـاً و نـاولـها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی. زنهار بد مکن که نکردست عاقلی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه