درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد که عشق از کُندهٔ ما یادگاری تازه خواهد یافت. مدار محبت خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ما زنده به آنیم که آرام نگیریم؛ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ستجای گلایه نیست، که این رسم دلبری ست، خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم شعر از حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش شب است و مادران شهر غمناک. هزاران گل شکفت و خفت بر خاک. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم شعر حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم شعر از حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش هر کس که دید روی تو بوسید چشم من کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چیستی ای عشق ابلیسی پری هستی که ای کایـن همه جادوگری در کار دنیا کرده ای. جرعه ای در جام جان ریز از سبوی لطف خویش. تا جهان داند چه اعجازی هویدا کرده ای. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه
الا یا ایـها الـساقی ادر کـاسـاً و نـاولـها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود. شعر از قیصر امین پور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ای ساربان آهسته ران ،کارام جانم میرود وان دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود. دلستان خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چونکِ بیداری از آزادیِ ما سهمی نبُرد لاجَرَم افسرده خود را گیر خواب انداختیم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست. ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی. زنهار بد مکن که نکردست عاقلی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش. بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر. قمارباز خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ناکرده گنه در این جهان کیست بگو وآن کس که گنه نکرد چون زیست بگو. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد. روزگار خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه