کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود. شعر از قیصر امین پور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه یک کوه ایمان مرا چون که برده است آن چشم های نا مسلمان تو از من. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی. زنهار بد مکن که نکردست عاقلی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه هر کس که دید روی تو بوسید چشم من کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چیستی ای عشق ابلیسی پری هستی که ای کایـن همه جادوگری در کار دنیا کرده ای. جرعه ای در جام جان ریز از سبوی لطف خویش. تا جهان داند چه اعجازی هویدا کرده ای. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه اندوهگین مباش زمین جای کوچکیست فردا که شد دوباره به این نقطه میرسی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش. بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر. قمارباز خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه الا یا ایـها الـساقی ادر کـاسـاً و نـاولـها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه پر کن قدح باده که معلومم نیست وین دم که فرو برم برآرم یا نه. قدح باز خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تو. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه کاش میمردم و آن چشم ترت را لیلا آن شب سرد که بوسید سرت را لیلا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی. زنهار بد مکن که نکردست عاقلی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه فلک ای دوست به بند است چو نخجیر ترا کی تواند که کشد چرخ به زنجیر ترا. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی. شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه هان مشو نومید! چون واقف نه ای از سر غیب باشد اندر پرده، بازیهای پنهان، غم مخور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ناکرده گنه در این جهان کیست بگو وآن کس که گنه نکرد چون زیست بگو. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد. روزگار خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه