یک فروشنده مشکوک نمی تواند با فلش های روتاری خمیده و سؤالات کشیده شده روی دیوار شهری راه حل مسئله را پیدا کند مرد جوان تاجر در مقابل یک دیوار بتنی که دو فلش را نشان می دهد تاجر جوان گیج و گیج به فلش های کشیده شده با گچ روی دیوار سیمانی نگاه می کند مرد جوان تاجر در مقابل یک دیوار بتنی که دو فلش را نشان می دهد تاجر جوان گیج و گیج که به پیکان های پیچ خورده زیادی روی دیوار سیمانی نگاه می کند تاجر گیج که به هزارتو نگاه می کند تاجر جوان گیج و گیج که از میان هزارتو به فلش قرمز نگاه می کند تاجر به دنبال فلش در جهت های مختلف اشاره کرد مفهوم انتخاب های دشوار یک تاجر یک تاجر با شک و تردید باید انتخاب کنید که بین سه انتخاب مختلف نشان داده شده توسط فلش با اشاره به مفهوم جهت مخالف است نمایش همه
تاجر موفق در مقابل هزارتوی جدا شده مفهومی در مورد راه حل ساده تاجر جوانی که کاغذی با هزارتویی روی آن در جلوی سرش نگه داشته است یک تاجر خوش قیافه با کیفی که در مقابل ورودی لابیرنت سفید ایستاده و در حال تصمیم گیری است جوان برون رفت از کسب و کار انتخاب بین دو جهت نشان داده شده توسط فلش های سیاه و سفید تاجر موفق در مقابل هزارتوی پیچیده مرد تاجر گیج که در پیچ و خم دایره ای به دام افتاده است مرد تجاری که به طرح علامت سوال روی دیوار نگاه می کند یک تاجر با کت و شلوار زیبا که یک غلتک رنگ در دست دارد و مناظر ترسیم شده شهر را بر فراز مفهوم آسمان خراش های شهری نقاشی می کند یک کارمند جوان مخالف و بحث با رئیس مفهوم شرمنده یک دست بزرگ اشاره به تاجر گفت که نه خانم دست چسب سفید را در مقابل تخته سیاه با شروع کار بر روی آن بنویسید نمایش همه