اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ من آن شب چراغ سحرگاهیم که روشن کن از ماه تا ماهیم خوشنویسی نستعلیق شعر از فردوسی من آن توام مرا به من باز مده خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا ای وای اگر صیاد من غافل شود از یاد من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از رهی معیری در چشم من ببین چه غوغاست در دلم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از هوشنگ ابتهاج آن به که درین زمانه کم گیری دوست با اهل زمانه صحبت از دور نکوست خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از شیخ بهایی دلا بگریز از این خانه که دلگیر است و بیگانه به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا از دماغ من سرگشته خیال دهنت به جفای فلک و غصه دوران نرود خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ تو با حسرت شانه من چه کردی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از امین بانی نمایش همه
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی در جشن طلوع صبح در باغ وجود آن گل که به روی صبح خندید تویی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا خاک تو گل شود و گل شکفد از گل من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا من از این فاصله ها دلتنگم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مهدی ایزد دوست بیا به صلح من امروز در کنار من امشب خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از قیصر امین پور بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا در طریق عشقبازی امن و آسایش خطاست ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا نمایش همه