آن پریشانی شبهای دراز و غم دل همه در سایه ی گیسوی نگار آخر شد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه آن خط سوم منم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد. آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه یک کوه ایمان مرا چون که برده است آن چشم های نا مسلمان تو از من. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه آن یار کز او خانه ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه کاش میمردم و آن چشم ترت را لیلا آن شب سرد که بوسید سرت را لیلا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش. بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر. قمارباز خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه دیده را فایده آن است که دلبر بیند. ور نبیند چه بود فایده بینایی را. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست. ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه هان مشو نومید! چون واقف نه ای از سر غیب باشد اندر پرده، بازیهای پنهان، غم مخور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه
گر دیگری به شیوه ی حافظ زدی رقم مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی رقم زدن. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه زین همرهان سست عناصر دلم گرفت. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه كو محرمی تا حرمت تهایی ام را بشكند شاید حریم سینه ی سودایی ام را بشكند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است. حصار خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه خوش داشت آدمی را شیدا بیافریند خوش داشت آدمی را ویلان کوه و صحرا یا در شلوغی شهر تنها بیافریند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشمت غزل حضرت حافظ دارد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چو مستم کرده ای مستور منشین. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه