سرو خرامان منی ای رونق بستان من خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد شاعر مولانا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

بشنو از نی چون حکایت می‌کند از جدایی‌ها شکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من شعر از مولانا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

اندر دل من درون و بیرون همه اوست شعر از مولانا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

من آن توام مرا به من باز مده شعر از مولانا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت جامی و بتی و بربطی بر لب کشت این هر سه مرا نقد و تو را نسیه بهشت خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

اندر دل من درون و بیرون همه اوست مولانا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش