درهای باز در اتاق آبی تاجری که روی صندلی نشسته و به درهای باز نگاه می کند درب باز در اتاق سفید دیوار آبی با در باز اتاق سبز با یک در باز در مزرعه در را با کلید در قفل در شهر باز کرد تاجری که کلید بزرگ با درهای بسته در دست دارد دست درب اتاق خالی را باز می کند تاجری که به درهای بسته نگاه می کند تاجری که در باز به شهر قدم میزند نمایش همه
مفهوم کلید خانه درب دست باز درب باز در دیوار آجری اتاق با درب باز به شهر تاجر در اتاق سفید تاجر در اتاق با در بزرگ به شهر تاجر در بزرگی را باز می کند نردبان بتنی و در باز مرد و درها مرد با کاغذ فضای داخلی سفید خالی نمایش همه