ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است شعر از حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

چه کسی گریه های کوه ها را دیده است وقتی ابرها کفن هایشان را از تن باز می کنند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

با صد هزار مردم تنهایی بی صد هزار مردم تنهایی شعر از رودکی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته خداحافظ ای همنشین همیشه تو تنها نمیانی از مانده بی من تو را میسپارم به دل های خسته. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

در مذهب ما هرچه بجز دوست حرام است گر خود همه ذوق طلب اوست حرام است نظاره‌ی هر دیده که پرورده به خون نیست زان دیده تماشای رخ دوست حرام است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

اشکم ولی غزل ها شد برایت گریه کردم قلم در دست میرقصید در این دل چه بلوا شد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمیمانی ای مانده بی من تو را میسپارم به دل های خسته. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه