والله که بعشق نیز قانع نشویم ما را پس از این خزان بهاری دگر است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

در مذهب ما هرچه بجز دوست حرام است گر خود همه ذوق طلب اوست حرام است نظاره‌ی هر دیده که پرورده به خون نیست زان دیده تماشای رخ دوست حرام است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق روی گل با ما چها کرد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ستجای گلایه نیست، که این رسم دلبری ست، خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد که عشق از کُندهٔ ما یادگاری تازه خواهد یافت. مدار محبت خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

به جام باده ما را زنده گردان بیاور آن حیات جاودانه خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

در مذهب ما هرچه بجز دوست حرام است گر خود همه ذوق طلب اوست حرام است نظاره‌ی هر دیده که پرورده به خون نیست زان دیده تماشای رخ دوست حرام است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

از دوست بوسه‌ای و ز ما سجده صد هزار امسال حلقه ایست ز سودای عاشقان خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم؛ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

آن مایی همچو ما دلشاد باش در گلستان همچو سرو آزاد باش خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

من همه در حکم توام تو همه در خون منی گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی