والله که بعشق نیز قانع نشویم ما را پس از این خزان بهاری دگر است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن شعر از ملک الشعرا بهار خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ستجای گلایه نیست، که این رسم دلبری ست، خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق روی گل با ما چها کرد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن شعر از ملک الشعرا بهار خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد که عشق از کُندهٔ ما یادگاری تازه خواهد یافت. مدار محبت خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

پیش او ذره صفت هر سحری رقص کنیم این چنین عادت خورشیدپرستان باشد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی