گر چاره تویی بیچاره منم جانا خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

در جشن طلوع صبح در باغ وجود آن گل که به روی صبح خندید تویی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

من آن توام مرا به من باز مده خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از قیصر امین پور

خاک تو گل شود و گل شکفد از گل من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

جان بوصالت دهم گر تو بخوانی مرا خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از فیض کاشانی

چون مات توام دگر چه بازم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا