بر ما در وصل بسته میدارد دوست دل را به فراق خسته میدارد دوست خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از ابوسعید ابوالخیر اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا اگر عالم همه پرخار باشد دل عاشق همه گلزار باشد خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا در طریق عشقبازی امن و آسایش خطاست ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ دل از انتظار خونین دهن از امید خندان خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا دل برنکنم ز دوست تا جان ندهم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولوی دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا نسیم گلشن جان در مشام ما افتد خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ سعدی غم نیستی ندارد جان دادن عاشقان نجات است خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی نمایش همه
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق خوشنویسی نستعلیق شعر از حافظ بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا ما ز هر روشندلی یک رشته فن آموختیم عقل از مجنون و عشق از کوهکن آموختیم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از صابر همدانی من آن شب چراغ سحرگاهیم که روشن کن از ماه تا ماهیم خوشنویسی نستعلیق شعر از فردوسی من از این فاصله ها دلتنگم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مهدی ایزد دوست ای وای اگر صیاد من غافل شود از یاد من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از رهی معیری فاش میگویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ برخيز و مخور غم جهان گذران خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از خیام که نیست سینه ارباب کینه محرم راز خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی نمایش همه