آن یار کز او خانه ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود. شعر از قیصر امین پور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد که عشق از کُندهٔ ما یادگاری تازه خواهد یافت. مدار محبت خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه زين در كجا رويم كه ما را به خاك او ، خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق روی گل با ما چها کرد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ستجای گلایه نیست، که این رسم دلبری ست، خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چونکِ بیداری از آزادیِ ما سهمی نبُرد لاجَرَم افسرده خود را گیر خواب انداختیم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ما زنده به آنیم که آرام نگیریم؛ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش نمایش همه
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشمت غزل حضرت حافظ دارد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد. روزگار خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس. ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را. همنفس خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه آه از آن رفتگان بیبرگشت. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه سیاه مشق چیدمان کلمات خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه بشنو از نی چون حکایت می کند. از جدایی ها شکایت می کند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه هر کس که دید روی تو بوسید چشم من کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه پر کن قدح باده که معلومم نیست وین دم که فرو برم برآرم یا نه. قدح باز خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه