هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان نفسها ابر ، دلها خسته و غمگين درختان اسكلتهاي بلور آجين زمين دلمرده ، سقف آسمان كوتاه غبار آلوده مهر و ماه خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه همیشه تخته تعلیم روبروی من است. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نت هایم شبیه تار موهای توست، پریشان و آزرده. پریشانی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه آه از آن رفتگان بیبرگشت. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چیستی ای عشق ابلیسی پری هستی که ای کایـن همه جادوگری در کار دنیا کرده ای. جرعه ای در جام جان ریز از سبوی لطف خویش. تا جهان داند چه اعجازی هویدا کرده ای. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه غلام، دوست بود سر بر آستان علی نخفته است یكی میر تاجدار اینجا. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ما زنده به آنیم که آرام نگیریم؛ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه شب است و مادران شهر غمناک. هزاران گل شکفت و خفت بر خاک. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمیمانی ای مانده بی من تو را میسپارم به دل های خسته. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد. آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه ای بوسه ات شراب و از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی حالم خراب خوش تر. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه آن یار کز او خانه ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه روزگار ار نه مرادم دهد از چرخ فلک رقص نو سازم و خود چرخه شوم گرد مراد. مراد دل خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه هان مشو نومید! چون واقف نه ای از سر غیب باشد اندر پرده، بازیهای پنهان، غم مخور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست. ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد که عشق از کُندهٔ ما یادگاری تازه خواهد یافت. مدار محبت خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه مرد را دردی اگر باشد خوش است. درد بی دردی علاجش آتش است. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه الهی سینه ای ده آتش افروز. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه نمایش همه