در چشم من ببین چه غوغاست در دلم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از هوشنگ ابتهاج گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا خرم آن خانه که باشد چون تـو مهمانی در او خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از عراقی محو چشمان تو بودم که به دام افتادم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا در جشن طلوع صبح در باغ وجود آن گل که به روی صبح خندید تویی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی در طریق عشقبازی امن و آسایش خطاست ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از همایون شجریان عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از قیصر امین پور نمایش همه
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی خرم تنی که جان بدهد در وفای یار خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی دایم از من میگریزد آن که صیاد من است خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از محتشم کاشانی دلا بگریز از این خانه که دلگیر است و بیگانه به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از قیصر امین پور ای نور هر دو دیده بیتو چگونه بینم وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا در هوایت بیقرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا درد عشقی کشیده ام که مپرس خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ ز دلم خیال رویت نرود به هیچ وجهی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از اوحدی عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا نمایش همه