عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از قیصر امین پور در چشم من ببین چه غوغاست در دلم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از هوشنگ ابتهاج تو با حسرت شانه من چه کردی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از امین بانی جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی وطن یعنی نژاد پاک کوروش خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از علیرضا شجاع پور چون مات توام دگر چه بازم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا دیدم قدری گرفته ام انسان وقتی دلش گرفت از پی تدبیر می رود خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سهراب سپهری دلا بگریز از این خانه که دلگیر است و بیگانه به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا چه شد که قدر وفا هیچکس نمی داند خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از صائب تبریزی فقیه شهر به رفع حجاب مایل نیست چرا که هر چه کند در حجاب کند خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از ایرج میرزا نمایش همه
در جشن طلوع صبح در باغ وجود آن گل که به روی صبح خندید تویی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا خرم آن خانه که باشد چون تـو مهمانی در او خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از عراقی شهر از صدا پر است ولی از سخن تهی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از نادر نادرپور عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا که نیست سینه ارباب کینه محرم راز خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ صد جان به فدای عاشقی باد ای جان خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا گر چاره تویی بیچاره منم جانا خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا نمایش همه