گفتم عشق را به صبوری دوا کنیم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی در طریق عشقبازی امن و آسایش خطاست ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ بجز عشق نامی برای تو نیست خوشنویسی نستعلیق شعر از قیصر امین پور اگر عالم همه پرخار باشد دل عاشق همه گلزار باشد خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا دلم گرفت زین همرهان سست عناصر خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از قیصر امین پور هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق خوشنویسی نستعلیق شعر از حافظ یک ساعت عشق صد جهان بیش ارزد خوشنویسی نستعلیق شعر از مولانا از خود خبرم چون نیست خوشنویسی نستعلیق شعر از حافظ تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا نمایش همه
میبینم آن شکفتن شادی را پرواز بلند آدمیزادی را آن جشن بزرگ روز آزادی را خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از هوشنگ ابتهاج سعدی غم نیستی ندارد جان دادن عاشقان نجات است خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از سعدی تو با حسرت شانه من چه کردی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از امین بانی از خود خبرم چون نیست خوشنویسی نستعلیق شعر از حافظ ای عشق همه بهانه از توست خوشنویسی نستعلیق شعر از هوشنگ ابتهاج به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ فاش میگویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از حافظ ای نور هر دو دیده بیتو چگونه بینم وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا جانی و جهانی و جهان با تو خوش است خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا در جشن طلوع صبح در باغ وجود آن گل که به روی صبح خندید تویی خوشنویسی شکسته نستعلیق شعر از مولانا نمایش همه