نمایش عکس ها و وکتورها shekasteh

خوشنویسی نستعلیق شکسته بگذاشتیم غم تو نگذاشت مرا مولانا اثر ذبیح الله لولویی مهر

خوشنویسی نستعلیق شکسته دلم کپک زده آه که سطری بنویسم از تنگی دل شاملو تذهیب و حاشیه طلا اثر ذبیح الله لولویی مهر

خوشنویسی نستعلیق شکسته در من کسی آهسته میگرید سایه اثر ذبیح الله لولویی مهر

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

خوشا به بخت بلندم كه در كنار منى خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

چون پرسم از پناهی پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت، خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

آن یار کز او خانه ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

ور نه سزاوار خداوندی‌اش. کس نتواند که به جای آورد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

دیده را فایده آن است که دلبر بیند. ور نبیند چه بود فایده بینایی را. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

فریاد من از دست غمت عیب نباشد کِاین درد نپندارم از آنِ من تنهاست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

پر کن قدح باده که معلومم نیست وین دم که فرو برم برآرم یا نه. قدح باز خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

هر کس که دید روی تو بوسید چشم من کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود. شعر از قیصر امین پور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

فراق از عمر من می کاهد ای نامهربان رحمی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

چه کسی گریه های کوه ها را دیده است وقتی ابرها کفن هایشان را از تن باز می کنند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

عطرت همه جا هست، نگاهت همه جا هست، یک لحظه جدا نیست نفس های تو از من. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته خداحافظ ای همنشین همیشه تو تنها نمیانی از مانده بی من تو را میسپارم به دل های خسته. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

چونکِ بیداری از آزادیِ ما سهمی نبُرد لاجَرَم افسرده خود را گیر خواب انداختیم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمیمانی ای مانده بی من تو را میسپارم به دل های خسته. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

اندوهگین مباش زمین جای کوچکیست فردا که شد دوباره به این نقطه میرسی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی. زنهار بد مکن که نکردست عاقلی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

یک کوه ایمان مرا چون که برده است آن چشم های نا مسلمان تو از من. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان نفسها ابر ، دلها خسته و غمگين درختان اسكلتهاي بلور آجين زمين دلمرده ، سقف آسمان كوتاه غبار آلوده مهر و ماه خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

آب حیوان تیره گون شد، خضر فرخ پی کجاست. خون چکید از شاخ گل، ابر بهاران را چه شد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

گوی توفیق و کرامت در میان افکنده اند. کس به میدان در نمی آید سواران را چه شد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک چو دیوار ایستد در پیش چشمانت نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

گر دیگری به شیوه ی حافظ زدی رقم مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی رقم زدن. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم؛ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

شب است و مادران شهر غمناک. هزاران گل شکفت و خفت بر خاک. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

باد خزان نکبت ايام ناگهان. بر باغ و بوستان شما نيز بگذرد. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

هان مشو نومید! چون واقف نه ای از سر غیب باشد اندر پرده، بازی‌های پنهان، غم مخور. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون، روی سوی خانه خمار دارد پیر ما. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

غلام، دوست بود سر بر آستان علی نخفته است یكی میر تاجدار اینجا. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

فلک ای دوست به بند است چو نخجیر ترا کی تواند که کشد چرخ به زنجیر ترا. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

چیستی ای عشق ابلیسی پری هستی که ای کایـن همه جادوگری در کار دنیا کرده ای. جرعه ای در جام جان ریز از سبوی لطف خویش. تا جهان داند چه اعجازی هویدا کرده ای. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

ارغوان شاخه همخون جدا مانده من. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

بسر سودای آغوش تو دارم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

عاشق دم از شمایل دلدار میزند زاهد به سجده در طلبش زار میزند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

آن خط سوم منم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی. زنهار بد مکن که نکردست عاقلی. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

چون پرسم از پناهی پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت از هر جواب خوش تر. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

الا یا ایـها الـساقی ادر کـاسـاً و نـاولـها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

کاش میمردم و آن چشم ترت را لیلا آن شب سرد که بوسید سرت را لیلا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

كو محرمی تا حرمت تهایی ام را بشكند شاید حریم سینه ی سودایی ام را بشكند. خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر رحیم دودانگه

خوشا نظر بازی که تو آغاز می کنی خوشنویسی نستعلیق شکسته اثر ذبیح الله لولویی مهر

همراه خوشنویسی نستعلیق شکسته اثر ذبیح الله لولویی مهر

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو خوشنویسی نستعلیق شکسته اثر ذبیح الله لولویی مهر

رسوایی خوشنویسی نستعلیق شکسته اثر ذبیح الله لولویی مهر

بهار خوشنویسی نستعلیق شکسته اثر ذبیح الله لولویی مهر

باغ خوشنویسی نستعلیق شکسته اثر ذبیح الله لولویی مهر

نیست در عالم ز هجران تلخ تر هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

ای ز عشقت عالمی ویران شده قصد این ویرانه کردی عاقبت خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

تو گرد دلم گردان من گرد درت گردان. در دست تو در گردش سرگشته چو پرگارم خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

با من صنما دل یک دله کن گر سر ننهم آنگه گله کن خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

به جام باده ما را زنده گردان بیاور آن حیات جاودانه خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

من همه در حکم توام تو همه در خون منی گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر استاد یوسف کله جاهی

مردمان در من و حیرانی من حیرانند من در آنکس که تو را بیند و حیران نشود حیرانم امیرخسرو دهلوی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

نیکبخت آنکه تو در هر دو جهانش باشی سعدی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود هنوز مهر تو باشد در استخوان ای دوست سعدی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

آری شود ولیک به خون جگر شود شاعر حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

نیکبخت آنکه تو در هر دو جهانش باشی سعدی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم شعر حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

غریبی بس مرا دلگیر دارد فلک بر گردنم زنجیر دارد فلک از گردنم زنجیر بردار که غربت خاک دامنگیر دارد شعر از باباطاهر خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

طریقی بهتر از مهر و وفا نیست خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

خوشنویسی نستعلیق شکسته بگذارید این وطن دوباره وطن شود اثر ذبیح الله لولویی مهر

خوشنویسی نستعلیق شکسته چه سود از این سکوت آه از این صبوری اثر ذبیح الله لولویی مهر

خوشنویسی نستعلیق شکسته چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک حافظ اثر ذبیح الله لولویی مهر

خوشنویسی نستعلیق شکسته خوشا نظربازیا که تو آغاز میکنی شاملو اثر ذبیح الله لولویی مهر

کشتی شکسته نقاشی آبرنگ

دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود آن نافه مراد که می‌خواستم ز بخت در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود شعر از حافظ خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

امروز همه تویی و فردا همه تو خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

بگذار همچون آینه در خدمتت باشم شعر از حسین منزوی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

مقصود من این است که دیدار تو بینم خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

روسری طرح انتزاعی با رنگ های صورتی طوسی و خطوط شکسته

خوشنویسی شکسته نستعلیق سیاه نامه‌تر از خود کسی نمی‌بینم چگونه چون قلمم دود دل به سر نرود اثر احسان رسول منش

طریقی بهتر از مهر و وفا نیست خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

بشنو از نی چون حکایت می‌کند از جدایی‌ها شکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من شعر از مولانا خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

عقل را دیوانه کردی عاقبت شعر از فیض کاشانی خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

مژذه ای مرغ چمن فصل شعر امام خمینی رضا مقدم شکسته نستعلیق

ماشین‌ها طرح پوستر دیواری مک کویین و دیوار آجری شکسته

ابرهای همه عالم شب و روز در دلم میگریند طرح خوشنویسی شکسته نستعلیق

غم عشق تو به جان است و نگویم به کسی طرح خوشنویسی شکسته نستعلیق

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم پوستر خوشنویسی شکسته نستعلیق

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نُمایی خوشنویسی شکسته نستعلیق

تا ابد از دوست سبز و تازه‌ایم او بهاری نیست کو را دی رسد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

از زیستن بی تو مگو زیستن این نیست خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

آری شود ولیک به خون جگر شود خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش

خوش آنکه نگاهش به سراپای تو باشد خوشنویسی شکسته نستعلیق اثر احسان رسول منش